کد مطلب:30696 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:123

وظائف دانشمندان، دانشجویان و برتری دانش از دیدگاه علی











علی در خلال سخنانی به كمیل بن زیاد نخعی چونان استادی كه دانشجوی برجسته خویش را به شیوه ای خصوصی در مراتب عالی حكمت آموزش می دهد نكاتی را یادآور شده است كه به حق باید گفت از رساترین نظرات در مسائل آموزش و پرورش است. «قال كمیل بن زیاد: أخذ بیدی امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب علیه السلام فأخرجنی الی الجبان، فلما أصحر تنفس الصعداء ثم قال: یا كمیل، ان هذه القلوب اوعیة فخیرها اوعاها، فاحفظ عنی ما أقول لك.

الناس ثلاثة: فعالم ربانی و متعلم علی سبیل نجاة و همج رعاع اتباع كل ناعق یمیلون مع كل ریح لم یستضیئوا بنور العلم، و لم یلجاوا الی ركن وثیق.

یا كمیل، العلم خیر من المال، العلم یحرسك و انت تحرس المال. و المال تنقصه النفقة و العلم یزكو علی الانفاق، و صنیع المال یزول بزواله.

یا كمیل بن زیاد، معرفة العلم دین یدان به، به یكسب الانسان الطاعة فی حیاته، و جمیل الا حدوثة بعد وفاته، و العلم حاكم و المال محكوم علیه.

یا كمیل هلك خزان الاموال و هم احیاء و العلماء باقون ما بقی الدهر، اعیانهم مفقودة و امثالهم فی القلوب موجودة.

ها، ان ههنا لعلما جما و اشاربیده الی صدره، لو اصبت له حملة، بلی اصبت لقنا غیر مأمون علیه مستعلا آلة الدین للدنیا و مستظهرا بنعم الله علی عبادة، و بحججه علی اولیائه، او منقادا لحملة الحق لا بصیرة له فی احنائه،ینقدح الشك فی قلبه لاول عارض من شبهة. الا لاذا و لا ذاك، او منهوما باللذة سلس القباد للشهوة أو مغرما بالجمع و الادخار لیسا من رعاة الدین فی شی ء أقرب شی ء شبها بهما الانعام السائمة كذلك یموت العلم بموت حاملیه....»[1] «كمیل پسر زیاد نخعی گفت امیرمؤمنان علی بن ابی طالب كه سلام به او باد، دستم را گرفت و به صحرا برد و چون به آنجا رسید آهی دردآلود كشید، آنگاه گفت: ای كمیل، این دل ها چونان ظرف ها است كه بهترین آنها نگاهدارنده ترین آنها است. پس از من فراگیر و نگاهدار از آنچه تو را می گویم».

«مردم سه گروه اند، دانشمند خداشناس و دانش آموزی پویا در راه رستگاری، و نابخردانی بسان پشگان كه هر بانگی نادانسته را پاسخ گویند و به سوی هر بادی گرایند، نه از نور دانش پرتو و نه در پناهگاهی استوار پهلو گیرند.»

«ای كمیل، دانش نكوتر از دارائی است، كه دانش تو را پاس دارد و تو دارائی را، مال را بخشش بكاهد، دانش را بخشودن بیفزاید و مالدار با از بین رفتن مال از بین رود»

«ای كمیل پسر زیاد، شناخت دانش چونان دینی است كه باید بدان گرائید، آدمی در زندگی دانش می آموزد تا از پس مرگ برای خویش نیكی اندوزد. دانش فرمانده است و مال فرمانبردار.»


«ای كمیل مال اندوزان در زندگی مرده اند و دانشمندان زندگان جاویداند، تن هایشان ناپیدا و نشانه هایشان در دل ها پیدا است.»

«هان كه این سینه را دانشی است انباشته، چه می شد كه فراگیرندگانی برایش می یافتم، آری تیز هوشی یافته ام كه او را امین نمی یابم، دین را دست آویز دنیا كرده، به نعمت های خدا بر بندگانش برتری می جوید، و با برهان دانش بر خدا دوستان بزرگی می فروشد، یا آنكه خداوندان دانش را پیرو است اما در شناخت نكته های باریك او را بینشی نیست، با نخستین شبهه ای كه در دلش راه یابد فرو ماند، بدان كه درك دانش نه این را شاید و آن را، یا آنكه سخت پایبند لذت است و راهوار شهوترانی و گردآوری دارایی، كه هیچیك را پاسداری از دین نشاید و این دو بیشتر به چهارپایانی مانند سرگرم چرا و در چنین هنگامه ای است كه دانش با مرگ دانشورانش می میرد».









    1. نهج البلاغه 387 تا 388.